*****
درمورد گزارش جناب آقای باقری،توضیحاتی را به سمع شمابرسانم،
اولین توهین ایشان،اشاره کرده به آیه۲۲سوره انفال،وتفسیر آیه شریفه،واین حقیر را به بدترین جانوران وشقی ترین افراد خطاب کرده،
مورد دیگر باهمه ادعا،ازافرادیکه هیچ ارتباطی باصندوق وشرکت نداشته وندارند در این جلسه به عنوان هیئت رئیسه مجمع استفاده کرده،مثل محمدجعفر دبیرصحیح به سمت نایب رئیس جلسه مجمع،و داود رستگار به سمت نظارجلسه،
اما ای کاش یک نفر ازاعضایی که سابقه طولانی دراین شرکت داشتند وسالیان سال جزومدیران شرکت بوده اند ودر این مجمع حضورداشتند به ایشان میگفتند جناب آقای باقری خودشما دراین جلسه نامحرمی چون عضوصندوق نیستی،چطور دوسال به عنوان رئیس هیئت مدیره صندوق چک امضا کردی،درحالیکه عضوصندوق نبودی،
حالاافرادی را به عنوان سیاهی لشکر جمع کردی وازآنها به عنوان هیئت رئیسه مجمع استفاده میکنی،واقعا جای بسی تاسف،نه برای آقای باقری،برای آنهائی که سوابق طولانی درشرکت راداشتند،
چرانباید این آگاهی راداشته باشند که کسی که عضونیست هیچ سمتی نمیتواند درهیئت مدیره یا بازرس شرکت داشته باشد،افسوس وهزاران افسوس،
ومورد بعد،تا آنجا که به من خبررسید،درآن جلسه با افرادبیگانه ای به عنوان سیاهی لشکر جمع کرده بودندجمعا۲۵نفردرجلسه حضورداشتند،که ایشان ازیک آمار۷۳نفرصحبت کرده،ضمنا دربخشی ازگزارش اشاره کرده به نامه تعداد زیادی ازاعضاء که درخواست تفکیک صندوق ازشرکت را داشته اند،که متاسفانه نه لیست حضور وغیاب شرکت کنندگان درجلسه ونه نمونه نامه تعداد زیادی ازاعضا که درخواست تفکیک صندوق ازشرکت را داشته درجائی مشاهده شد،
خوب طبیعی است،این پیشنهاد تفکیک صندوق یکبار دیگر نیزدر سال۶۷توسط یکی ازمدیران باسابقه شرکت داده شده بود،که نتوانستند عمل کنند بنابراین اگر دراین زمان من گفتم چنانچه صندوق بخواهد جدا ازشرکت باشد وهیئت مدیره اش جدا ازهیئت مدیره شرکت باشد،باید جدا ازساختمان شرکت هم فعالیت داشته باشد،وچون شما دیدید که نمیتوانیدبیرون ازشرکت صندوق را اداره کنید،درهمین جلسه تصمیم گرفتید که صندوق را به هیئت مدیره شرکت واگذار کنید،
چراعاقل کند کاری،که باز آرد پشیمانی،
چرافکرنکرده تصمیم می گیرید ووقتی درمانده میشوید به هرعواملی دست می یابید تا اشتباه خودتان رالا پوشی کنید،
وبا هرگونه تزویر وریا به آیات قرآن متوسل میشوید،بهترنیست ازهمان ابتدا تانوانی خودتان رااعلام کنید وانقدر آسمان وریسمان به هم نبافید،
واما آنجائیکه ایشان اشاره کرده که من درحضور عده ای قسم یادکردم که امسال به خاطر امام حسین عزاداری نمیکنم وفقط قصد رو کم کردن دارم،بله من منکر کارخودم نیستم ،خواستم روکم کنم وکردم،ومکرو ومکرالله،خداخودش خوب میداند که چه کسانی باعث دودستگی وازهم پاشیدن هیئت ۶۰ساله این جماعت شدند،جناب آقای باقری شما که درصندوق کاره ای نبودید،وآنهاهم که این خط ونشان غلط رابه شمانشان دادند وشما راآلت دست قراردادند تا اینگونه خودتان را درجمع مردم ضایع کنید،خوب میدانستند که اگرصندوق ازشرکت درآن شرایط وآن زمان جداشود،بیش از۲۰۰نفر ازاعضای صندوق باشماهمکاری نخواهند کرد،پس صلاح را در این دیدید که صندوق را واگذار کنید،
ودربخش دیگری ازگزارش اشاره کردید به تکرار اشتباهات،ضرو زیان ها،ورفتن وبرگشتن من پس ازگذشت دوسال،
والله قسم اگر دراین دوسالی که شما عضوهیئت مدیره شدید،جوان ها را تحریک نکرده بودید که داودی وداودی ها دیگردرمحدوده شرکت جایگاهی ندارند،اگربنده خدایی که هم اکنون به رحمت خدارفته،در این دوره دوساله شما به دور خانه ها راه نیافتاده بود طومار جمع کند واگرشما جوان ها راتحریک نکرده بودید که مرا زیر ماشین بگذارند ویاکتک بزنند،که یکی ازهمان جوان ها اعتراف کرد که تحریک شماشده،واگر درشب تاسوعا درجلوشرکت درگیری به وجود نیاورده بودید که آقای داودی بزرگ توسط یکی ازعوامل تحریک شده وازنزدیکان شخص آقای داودی بزرگ را درکمال بی شرمی ازدرشرکت به بیرون پرت کرد،واگرخدا رحمت کند داماد حاج خانم صبوری آقای داودی را نگرفته بود بدون شک آنشب قتلی اتفاق میافتاد،ومن به این دلیل برگشتم،
والا خودشما میدانید من روزی که ازشرکت کناره گیری کردم،،دوجا مشغول کاربودم،صبح ها درهمین ساختمان شهردا ی که درحال ساخت بود،به عنوان ناظرخرید،وبعد ازظهر ها درشورای هیآت مذهبی استان تهرای (سازمان تبلیقات اسلامی)این شمابودید که مرا وادار کردید برگردم...
برچسب : نویسنده : abade1345 بازدید : 193